جدول جو
جدول جو

معنی حسن پاشا - جستجوی لغت در جدول جو

حسن پاشا
(حَ سَ)
محمود طبیب مصری (1847- 1906 میلادی). در دیه طالبیۀ مصر بزاد و در مدرسه نظام تعلیم یافت و بسال 1862 میلادی برای تکمیل معلومات طب با عده ای به آلمان فرستاده شد، و از آلمان به فرانسه رفت و دورۀ تحصیل خود را در آنجا پایان داد. و در 1875 میلادی با دیپلم پزشکی به مصر بازگشت و به استادی کرسی تشریح منصوب شد، و سپس در 1889 میلادی به ریاست آن مدرسه گمارده شد، پس باغی برای تربیت گل و گیاههای پزشکی فراهم ساخت و در 1891 میلادی رئیس مدرسه بود. او راست: ’الاکتشاف العصری للدمل المصری’ چ مصر 1290هجری قمری در 65 ص. و ’البواسیر و معالجتها’ چ مصر 1295 هجری قمری و ’تحفه السامع و القاری فی بیان داء الطاعون البقری الساری’ چ بولاق 1310 هجری قمری و ’الخلاصه الطبیه فی الامراض الباطنیه’ در 10 جزء چ بولاق 1892 میلادی و ’رساله فی حمامات حلوان’ چ مصر 1876 میلادی و ’رسالهفی حمی الدنج’ چ مصر 1899 میلادی و ’رساله فی مرض النوشه’ با ترجمه به فرانسه در 12 ص و ’الرمد الصدیدی’ که ترجمه کتاب روتریو است به عربی چ مصر 1295 هجری قمری و 1301 هجری قمری و 1310 هجری قمری و ’الفوائد الطبیه فی الامراض الجلدیه’ چ مصر 1292 هجری قمری و ’مقاله فی الطب و الاطباء المصرین’ چ مصر 1316 هجری قمری و ’وباء الهیضه فی سنه 1883’ چ مصر 1884 میلادی و ’ینبوع شفاء الا بدان فی حمامات حلوان’ در جغرافی آن منطقه. چ مصر 1294 هجری قمری (معجم المطبوعات عربی) (زرکلی چ 1 ص 235)
ابن علاءالدین علی اسود رومی حنفی ساکن بروسه و درگذشتۀ 827 هجری قمری او راست: الافتتاح فی شرح المفتاح و جز آن. رجوع به هدیهالعارفین ج 1 صص 287- 288 و الاعلام و کشف الظنون و فهرست سپهسالار ج 2 ص 371 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حسین پاشا
(حُ سَ)
ابن محمد افندی معلم ریاضی مدرسه هندسۀ قاهره و در 1283 هجری قمری با اسماعیل پاشا به پاریس رفت و درپیشرفت صنعت چاپ مصر کوششها کرد. او راست: اسعاف الاسعاد چ بولاق در 1290 هجری قمری و الدر النثیر ترجمه ازترکی چاپ بولاق در 1291 هجری قمری (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
حاج پاشا
ابن خواجه علی بن مرادبن خواجه علی بن حسام الدین قونوی، او راست: مجمع الانوار فی جمیع الاسرار، و آن تفسیری است بزرگ در چند مجلد، (کشف الظنون)
خضربن علی، ملقب به جلال الدین، معروف به حاج پاشا، او راست: کناسهالجلال، و آن کتابی مختصر است در طب، (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
حسن کاشی
(حَ سَ نِ)
ملا حسن کاشی، آملی شاعر و معاصر علامۀ حلی. درگذشتۀ 726 هجری قمری او راست: ’هفت بند’ در مدایح اهل بیت و کتاب انشاء. و قبر وی در حجره ای معروف در آغاز بازار ’سوق العتیق’ در شهر کاظمین نزدیک قبر سید شریف مرتضی بوده و آن مقبره در سال 1353 هجری قمری در میان خیابان افتاد. (ذریعه ج 2 ص 391 و ج 9 ص 245) (روضات الجنات 171)
لغت نامه دهخدا
حسن تاجا
(حَ سَ نِ)
اصفهانی بن محمد. درگذشتۀ 1085هجری قمری او پدر فاضل هندی معروف صاحب ’کشف اللثام’ میباشد. (ذریعه ج 3 ص 49 و ج 4 ص 172). و او پهلوان داستانی است که محمدتقی مجلسی اول راجع به صحیفۀ سجادیه در کتاب شرح مشیخۀ من لایحضره الفقیه آورده است. رجوع به شرح حال متوکل بن عمیر در آن کتاب چ تهران شود
لغت نامه دهخدا
حسن پاشازاده
(حَ سَ دَ)
شیخ محمد حسن پاشازاده، او راست: ’فتح الوهاب فی شرح رساله الاداب’ چ آستانه 1281 هجری قمری در 103 ص و 1337 هجری قمری در 109 ص
لغت نامه دهخدا
خادم حسن پاشا
(دِ)
حسن پاشا در زمان سلطان محمد ثالث به مسند صدارت نشست و در دورۀ سلطان مرادخان ثالث خزینه دار حرم سلطنتی شد. در 988 هجری قمری به وزارت مصر منصوب گشت و در 991 بار دیگر بوزارت رسیددر هنگام مسافرت سلطان محمد ثالث ادارۀ پایتخت بعهدۀ او بود و بسیار ظلم و تعدی نمود و ستم و غرور وی بر عقل و درایتش میچربید. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا